شاید برایتان عجیب باشد تصور کنید فردی از صدمه زدن به خود لذت میبرد. این صدمات و آسیبها میتوانند روانی یا جسمانی (مانند: خط انداختن با چاقو بر بدن، سوزاندن بدن با شمع و سیگار، کشیدن مو و…) باشند. این اختلال که خودآزاری نام دارد در نوجوانان و جوانان شایع است. ما در این مقاله به این اختلال، انواع آن، نشانهها و روشهای درمان آن میپردازیم.
تعریف خودآزاری
خودآزاری یا مازوخیسم یک نوع اختلال روانی است که در آن، فرد به وسیله صدمه رساندن به خود، احساس لذت و رضایت را تجربه میکند. ایناحساس لذت به وسیله آسیب رساندن دیگران به شخص نیز حاصل میشود. به عبارت دیگر، فرد خودآزار از تحقیر شدن و مورد خشونت قرار گرفتن جسمی و کلامی توسط خود و دیگران احساس رضایت میکند. نام این اختلال از نام لئوپولد فون زاخر مازوخ نویسنده و روزنامه نگار اتریشی-آلمانی گرفته شده است. او در رمانهای عاشقانهاش، سبک عشقی عجیبی را مبنی بر آزار دیدن و درد کشیدن عاشق از سمت معشوق بنیان نهاده است.
میزان درد و آسیبی که به فرد حس لذت را القا میکند، ممکن است متغیر باشد. این آسیب میتواند شدت کمی داشته باشد و همچون توهین و تحقیر کلامی خود را نشان دهد. شدیدترین حالت آن شامل ضرب و شتم و صدمات شدید جسمی است. فرد مازوخیست با رفتارهای خشونتآمیز جنسی تحریک شده و از آنها لذت میبرد. به بیان دیگر رضایت او از روابط جنسی در گرو اعمال و رفتارهای خشن و آسیبزا است.
تفاوت سادیسم و مازوخیسم
ممکن است شما هم به اشتباه واژههای”سادیسم” و”مازوخیسم” را به جای یکدیگر به کار ببرید. اما باید بدانید که سادیسم به احساس لذت ناشی از آسیب رساندن به دیگران و ایجاد درد در آنها اطلاق میشود. این در حالی است که مازوخیسم به احساس لذت ناشی از مورد آسیب واقع شدن و آزار دیدن توسط خود فرد یا دیگران، اشاره دارد. وجه اشتراک این دو اختلال، حس لذت ناشی از درد و آسیب است.
انواع خودآزاری
این اختلال، فقط منحصر به بخش جنسی زندگی فرد نیست بلکه انواع مختلفی دارد که در زیر به آنها اشاره میکنیم. سه نوع اول این اختلال، توسط زیگموند فروید توصیف شده و چهارمین و جدیدترین نوع آن توسط روانکاو فرانسوی ماریلیا آیزنشتاین ارائه شده است.
مازوخیسم اروتیک (جنسی)
خودآزار جنسی به کسی گفته میشود که در ازای آزار و اذیت جسمی در حین رابطه جنسی به ارگاسم میرسد. این نوع از صدمه به خود شامل اعمالی مانند استفاده از شوک خفیف الکتریکی، ضربه زدن، سوزاندن بدن، سوراخ کردن و غیره است. این بیماری معمولاً به صورت ناخودآگاه رخ میدهد و ریشه آن در دو نوع بعدی خودآزاری نهفته است. جالب است بدانید، اغلب اوقات مازوخیسم جنسی با سادیسم همراه است که به آن سادو مازوخیسم میگویند.
مازوخیسم زنانه (روانی)
خودازاری زنانه که به عنوان خودازاری غیرجنسی شناخته میشود با رنج روانی فرد همراه است. فرد مبتلا به این اختلال، تمایل به رفتارهای کودکانه با شریک زندگی خود دارد و هدفش از صدمه به خود، جلب حمایت و ترحم دیگران است. این نوع از مازوخیسم، مازوخیسم زنانه نامیده میشود. علت آن هم این است که ویژگیهای شخصیتی زنانه مانند انفعال و وابستگی در افراد پررنگ میشود. با این حال، ایننوع اختلال مختص زنان نیست.
مازوخیسم اخلاقی
افراد مبتلا به این اختلال به طور ناخودآگاه احساس گناه را تجربه میکنند و از طریق خودتنبیهی و سرزنش خود میخواهند احساس گناه موجود در خود را تسکین دهند. مازوخیسم اخلاقی الزاماً بیماری تلقی نمیشود؛ زیرا برخی اعمال نوعدوستانه و فداکارانه را هم دربر میگیرد، نظیر ایثار و فداکاری. اما، وجه تمایز این رفتارهای انسانی با نوع مازوخیستیک آن افراطی بودن و غیر منطقی بودن رفتارهای مازوخیستی است.
مازوخیسم تطبیقی
در نوع تطبیقی، فرد دورههای موقت درد را تحمل میکند تا لذت تاخیری را تجربه کند. به عنوان مثال، شخصی را تصور کنید که خوراکی دلخواهش را نگه میدارد تا بعداً آن را بخورد و از این انتظار (که احتمالاً برای ما عذابآور است) لذت میبرد. ریشه این نوع مازوخیسم به دوران ابتدایی رشد کودک بر میگردد. زمانی که نیازهای کودک نادیده گرفته یا سرکوب میشود. به تاخیر انداختن نیازها ممکن است باعث ایجاد این اختلال شود.
آیزنشتاین مدعی است مدل تطبیقی این بیماری مرحله اولیه و مثبت آن است و آن را “نگهبان زندگی” مینامد. به عقیده او خودآزاری تطبیقی همان چیزی است که باعث میشود ناهمواریهای زندگی را تحمل کنیم و برای رسیدن به چیزهای ارزشمندتر، رنج انتظار را بپذیریم.
مقاله پیشنهادی: آیا از تحریفهای شناختی خود اطلاع دارید؟
شخصیت یک خودآزار چگونه شکل میگیرد؟
ریشه خودآزاری نیز مانند اغلب اختلالات روانشناختی میتواند به دوران کودکی برگردد. کودکانی که والدین بیش از حد کنترلگر و سختگیر دارند بیشتر دچار این اختلال میشوند. پدر و مادر این بچهها از کودک خود انتظار اطاعت کامل را داشته و به آنها اجازه آزادی بیان و تصمیمگیری نمیدهند. رفتارهای سختگیرانه والدین موجب بروز رفتارهای پرخاشگرانه در کودک و خلق لجبازی در آنها میشود.
برای درک بهتر، بچهای را در نظر بگیرید که کار ناشایستی انجام داده و از سوی والدینش مورد تنبیه شدید و نامتناسب قرار میگیرد. این بچه از تنبیه نامتناسب با عملش خشمگین میشود. از طرفی هم به او یاد دادهاند که والدینش مهربان هستند و نباید در برابر آنها ابراز خشم کند. در نتیجه، کودک توام با خشم، حس گناه را نیز تجربه میکند. کودک خشم خود را فرو میخورد تا بچه خوبی برای پدر و مادرش محسوب شود و از این خودخوری احساس رضایت میکند. در اینجا اولین آجرهای خودآزاری در ساختمان شخصیتی فرد بنا گذاشته میشود.
الگوهای رفتاری یک فرد مازوخیست به چه شکل است؟
در این بخش به بخشهای مختلف الگوی رفتاری یک فرد مازوخیسم میپردازیم. از جمله رفتارهای خودآزارانه میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- کار بیش از اندازه
این اشخاص برای دستیابی به اهداف خود، فراتر از توانشان کار و تلاش میکنند.
- ناتوانی در نه گفتن
محال است فرد خودآزار خواسته دیگران را رد کند. او خواسته دیگران را بر خواسته خود ارجح میداند و برای برآورده ساختن آن تمام تلاشش را میکند.
- علاقه به ارتباط برقرارکردن با اشخاص سلطهگر و خودپسند
خودآزارها از ارتباط با افرادی که آنها را تحقیر میکنند، لذت میبرند.
- دوست داشته نشدن
اینافراد همواره حس میکنند، هیچکس دوستشان ندارد. با این حال، دائماً در تلاش هستند تا توسط اطرافیان خود مورد پذیرش قرارگیرند.
- اجتناب از کمک خواستن در موقعیتهای دشوار و دردناک
خودآزارها به جای کمک گرفتن از دیگران در سختیها، درد را تحمل میکنند.
- کمالگرایی
مازوخیستها استاندارد بالایی را برای اهداف خود در نظر میگیرند و وقتی که در دستیابی به آنها شکست میخورند؛ از تنبیهکردن خودشان لذت میبرند.
- خودانتقادی
این اشخاص، مدام از خود انتقاد میکنند و نگرش منفی نسبت به خودشان دارند. آنها هیچ تلاشی برای رهایی از منفیبافی و خودانتقادی خود نمیکنند.
درمان خودآزاری
ممکن است در برخی افراد احساس رضایت و حتی لذت از درد خفیف دیده شود. این امر ممکن است آثار روانی و جسمانی شدیدی را برای فرد ایجاد نکند. لذا، تا زمانی که افکار مازوخیستی، خفیف و قابل کنترل باشند و آثار جسمی به دنبال نداشته باشند، نیازی به درمان حس نمیشود. اما در شرایطی که این افکار غیرقابل کنترل شوند یا صدمات جسمانی ایجاد کنند، باید درمان به صورت جدی پیگیری شود.
رواندرمانی رایجترین نوع درمان برای این اختلال است. در موارد حاد و شدید برخی درمانهای دارویی نیز تجویز میشوند. این داروها شامل قرصهای ضدافسردگی و داروهای تنظیم کننده سطوح هورمونی در فرد باشند. در مازوخیسم جنسی، علاوه بر رواندرمانی و دارودرمانی، سکس درمانی زیر نظر متخصص روانشناسی نیز توصیه میشود. روشهای کنترل استرس و آرامسازی نیز در بهبود این بیماری بسیار موثر هستند. از جمله این روشها میتوان به مدیتیشن، یوگا، تنفس عمیق و غیره اشاره کرد.
باید این نکته را یادآوری کرد که فرد خودآزار به نوعی معتاد به رفتارهای مازوخیستی است. پس از درمان ممکن است عوارض ناشی از ترک این اعتیاد مانند افسردگی و استرس در شخص بروز پیدا کند. بدین ترتیب، او باید پس از درمان هم تحت نظر روانشناس متخصص قرار گیرد.
جمعبندی
شما هم ممکن است برخی نشانههای ذکر شده را در وجود خود یا دیگران حس کرده باشید. خوب است بدانید که صرف داشتن یکی از علائم فوق، دلیل بر خودآزار بودن شخص نیست. توجه کنید که تشخیص این بیماری کار هرکسی نیست و نیازمند مشاوره با افراد متخصص در این حوزه است. درمان خودآزاری نیز فرآیندی طولانی است که به صبر و شکیبایی بسیاری نیاز دارد. از آنجایی که زندگی با افراد مبتلا به این اختلال دشوار است؛ توصیه میکنیم اطرافیان فرد مازوخیست نیز تحت نظر رواندرمانگر باشند. در پایان، خوشحالیم که تا انتهای این مطلب با ما همراه بودید و امیدواریم پاسخ سوالاتتان در رابطه با خودآزاری را در این مقاله یافته باشید.
خدمات آنلاین مشاوره اختلال شخصیت