روابط عاطفی برای بیشتر انسانها منبع آرامش و احساس امنیتاند، اما برای افرادی که با اختلال شخصیت مرزی یا بوردرلاین (Borderline Personality Disorder – BPD) زندگی میکنند، رابطه گاهی به میدان هیجان، ترس و نوسان تبدیل میشود. این افراد ممکن است در یک لحظه به شریک عاطفی خود وابستگی شدیدی نشان دهند و در لحظهای دیگر از او فاصله بگیرند. پژوهشهای روانشناسی نشان میدهند که ریشه بسیاری از این الگوهای رفتاری را میتوان در سبک دلبستگی (Attachment Style) افراد جستوجو کرد.
سبک دلبستگی نشان میدهد که انسانها چگونه به دیگران نزدیک میشوند، چطور با طرد یا دوری عاطفی کنار میآیند و چه میزان احساس امنیت در رابطه دارند. در میان انواع سبکهای دلبستگی، دلبستگی ناایمن بیشترین ارتباط را با ناپایداری عاطفی در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی دارد.
در این مقاله بررسی میکنیم که چگونه الگوهای دلبستگی دوران کودکی بر شکلگیری روابط بزرگسالی و حتی شدت علائم اختلال شخصیت مرزی تأثیر میگذارند. همچنین خواهید دید که چرا درک این ارتباط میتواند به درمان مؤثرتر و روابط سالمتر منجر شود.
فهرست مطالب
چرا شناخت سبک دلبستگی در اختلال شخصیت مرزی اهمیت دارد؟
اختلال شخصیت مرزی (BPD) یکی از پیچیدهترین اختلالات در حوزه روانشناسی است که با نوسانهای شدید هیجانی، احساس پوچی، و ترس مداوم از طرد شدن شناخته میشود. افراد مبتلا به این اختلال معمولاً روابطی پرتنش، پر از عشق و وابستگی شدید، اما همزمان همراه با خشم، شک و فاصله عاطفی دارند. آنها در یک لحظه به دنبال نزدیکی عمیق با دیگران هستند و در لحظهای دیگر از صمیمیت فرار میکنند.
درک این چرخه متناقض بدون شناخت سبک دلبستگی ممکن نیست. سبک دلبستگی نشان میدهد که چگونه هر فرد در روابط صمیمی واکنش نشان میدهد و میزان امنیت یا ناامنی هیجانی او تا چه حد است. پژوهشها نشان دادهاند که دلبستگی ناایمن، بهویژه سبکهای دوسوگرا و اجتنابی، در بسیاری از افراد دارای اختلال شخصیت مرزی نقش مهمی دارد و میتواند علت اصلی ناپایداری رابطه در آنها باشد.
سبک دلبستگی چیست و چگونه شکل میگیرد؟
سبک دلبستگی یک الگوی رفتاری و هیجانی است که نشان میدهد انسانها چگونه با دیگران ارتباط برقرار میکنند و چه میزان احساس امنیت و اعتماد در روابط صمیمی دارند. این مفهوم برای نخستین بار توسط جان بولبی معرفی شد و پس از آن مری اینسورث (Mary Ainsworth) با پژوهشهای تجربی خود، انواع سبکهای دلبستگی را شناسایی کرد.
شکلگیری سبک دلبستگی ارتباط مستقیمی با تجربیات دوران کودکی و تعامل والد-کودک دارد. وقتی کودکی نیازهای خود برای امنیت، محبت و توجه را بهطور مداوم دریافت کند، دلبستگی امن شکل میگیرد. در مقابل، کمبود توجه، رفتار متناقض والدین یا ترس از طرد شدن میتواند به دلبستگی ناایمن منجر شود.
پژوهشها نشان میدهند که دلبستگی ناایمن خود به چند نوع تقسیم میشود:
- دلبستگی دوسوگرا: نیاز شدید به نزدیکی و ترس همزمان از رهاشدگی
- دلبستگی اجتنابی: اجتناب از نزدیکی و وابستگی به دیگران
- دلبستگی آشفته/بیثبات: ترکیبی از اضطراب و اجتناب
این سبکهای دلبستگی نه تنها در دوران کودکی، بلکه در روابط بزرگسالی، عاشقانه و اجتماعی تأثیرگذارند و میتوانند شدت و ناپایداری روابط افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را توضیح دهند.

نقش تجربیات اولیه در شکلگیری الگوهای ناایمن
الگوهای دلبستگی ناایمن ریشه در تجارب اولیه دوران کودکی دارند. کودکانی که نیازهای عاطفیشان بهطور مداوم نادیده گرفته شده، یا والدینی متناقض و غیرقابل پیشبینی داشتهاند، بیشتر در معرض شکلگیری دلبستگی دوسوگرا یا اجتنابی هستند. این الگوها در بزرگسالی به شکل ناپایداری رابطه، اضطراب در صمیمیت و واکنشهای هیجانی شدید ظهور میکنند و یکی از عوامل کلیدی در اختلال شخصیت مرزی و دلبستگی ناایمن محسوب میشوند.
الگوهای دلبستگی ناایمن در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD)
افراد مبتلا به شخصیت مرزی و دلبستگی ناایمن معمولاً الگوهای عاطفی پیچیدهای در روابط خود نشان میدهند. ناپایداری هیجانی و ترس از رهاشدگی باعث میشود روابط عاشقانه و دوستانه آنها پر از نوسان باشد. شناخت این الگوها کمک میکند علت بسیاری از مشکلات ارتباطی این افراد بهتر درک شود.
دلبستگی دوسوگرا و ترس از رها شدن
دلبستگی دوسوگرا یکی از شایعترین سبکهای ناایمن در افراد بوردلاین است. این افراد همواره به دنبال نزدیکی شدید به دیگران هستند، اما همزمان ترس شدیدی از طرد یا رهاشدگی دارند. این تضاد باعث رفتارهای متناقض میشود: گاهی به شدت وابسته و گاهی فاصلهگیر، که ناپایداری رابطه را تقویت میکند. در واقع، ترس از رهاشدگی موتور محرک بسیاری از واکنشهای هیجانی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و دلبستگی ناایمن است.
الگوی “نزدیکی زیاد – فاصله زیاد” در روابط بوردلاین
یک ویژگی بارز روابط افراد با اختلال شخصیت مرزی، چرخه نزدیکی زیاد – فاصله زیاد است. این الگو زمانی رخ میدهد که نیاز به صمیمیت و وابستگی شدید با ترس از صدمه دیدن یا طرد شدن ترکیب شود. نتیجه آن روابطی است که پر از نوسانهای عاطفی، مشاجرههای ناگهانی و فاصلهگیریهای موقتی است، که برای شریک عاطفی اغلب گیجکننده و آزاردهنده است.
چگونه سبک دلبستگی ناایمن باعث ناپایداری روابط میشود؟
افراد دارای اختلال شخصیت مرزی (BPD) و دلبستگی ناایمن اغلب با تضاد درونی بین نیاز شدید به نزدیکی و ترس از صمیمیت مواجهاند. این تضاد باعث میشود روابط عاشقانه یا دوستانه آنها همواره پر از ناپایداری رابطه و هیجانهای شدید باشد.
در عمل، این تضاد خود را به شکل رفتارهای متناقض نشان میدهد؛ از جمله:
- وابستگی شدید و نیاز به توجه مداوم از شریک عاطفی
- قهرهای ناگهانی یا فاصلهگیریهای غیرمنتظره
- ترس از خیانت یا طرد شدن حتی در روابط پایدار
یکی از مکانیسمهای روانشناختی مهم در این الگو، پدیدهی ” Splitting” است. افراد مرزی معمولاً دنیا و اطرافیان خود را به شکل «کاملاً خوب» یا «کاملاً بد» میبینند و این دیدگاه دو قطبی باعث تشدید واکنشهای هیجانی شدید و ناپایداری روابط میشود.
در نتیجه، روابط عاطفی در بوردلاین اغلب پر از بالا و پایینهای هیجانی و چالشهای رفتاری است که بدون شناخت سبک دلبستگی ناایمن قابل فهم نیست. درک این مکانیزمها اولین قدم برای مدیریت هیجانات و ایجاد روابط سالمتر است.
نقش درمان در ترمیم سبک دلبستگی در اختلال شخصیت مرزی
در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، بازسازی و اصلاح سبک دلبستگی ناایمن نقش کلیدی در بهبود روابط و کنترل هیجانات دارد. درمان اختلال شخصیت مرزی با تمرکز بر ایجاد امنیت روانی و تغییر الگوهای رفتاری، میتواند ثبات هیجانی و رابطهای را تقویت کند. در ادامه به برخی از انواع درمان مشکلات دلبستگی اشاره شده است.
درمان مبتنی بر دلبستگی (Attachment-based therapy)
درمان مبتنی بر دلبستگی تمرکزی مستقیم بر روابط و الگوهای دلبستگی دارد. هدف آن ایجاد احساس امنیت و اعتماد در فرد است تا بتواند با کاهش اضطراب و ترس از رهاشدگی، روابط سالمتری برقرار کند. این نوع تراپی نشان داده که با تمرینهای تعاملی و بازتاب تجربیات گذشته، دلبستگی ناایمن تا حد قابل توجهی اصلاح میشود.
نقش رابطه درمانی در ایجاد دلبستگی ایمن
یکی از اصول اساسی درمان موفق، ایجاد رابطه دلبستگی درمانگر ــ مراجع است. درمانگر با ایجاد فضایی امن، اعتماد و ثبات، به فرد کمک میکند تجربههای مثبت دلبستگی را تجربه کند. این رابطه درمانی میتواند به مرور، سبک دلبستگی ایمن را در فرد تقویت کند و اثرات منفی ناپایداری روابط گذشته کاهش یابد.
DBT و MBT برای درمان دلبستگی ناایمن
روشهای درمان اختلال شخصیت مرزی (BPD)، مثل رفتاردرمانی دیالکتیکی (Dialectical Behavior Therapy-DBT) و درمان مبتنی بر ذهنیسازی (Mentalization-Based Therapy-MBT) ابزارهای مؤثری برای مدیریت هیجانات شدید و ناپایداری روابط هستند. DBT با تمرین مهارتهای تنظیم هیجان، تحمل ناکامی و ارتباط مؤثر، واکنشهای هیجانی شدید را کاهش میدهد. MBT با تقویت توانایی فهم ذهن خود و دیگران (mentalization)، به فرد کمک میکند در روابط عاشقانه و اجتماعی، رفتارهای سازنده و پایدار داشته باشد.
ترکیب این روشها با درمان مبتنی بر دلبستگی، مسیر مؤثری برای اصلاح سبک دلبستگی ناایمن و ایجاد روابط سالم و پایدار در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی فراهم میکند.

چگونه با فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی رفتار کنیم؟ | راهکارهای عملی
زندگی در کنار فردی که دچار اختلال شخصیت مرزی (BPD) است، میتواند پر از چالش، نوسان و احساسات متناقض باشد. اما شناخت درست از سبکهای دلبستگی، هیجانات در رابطه و یادگیری روشهای ارتباطی مؤثر، میتواند مسیر رابطه را از آشوب به سمت درک و ثبات هدایت کند. نکات زیر میتواند هم برای خود فرد مبتلا و هم برای خانواده و شریک عاطفیاش مفید باشد.
- آموزش هیجانی و افزایش خودآگاهی در رابطه
فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی معمولاً دچار نوسانات شدید هیجانی است و ممکن است بین عشق و خشم، نزدیکی و فاصله گرفتن در نوسان باشد. آگاهی از هیجانات درونی، شناسایی محرکهای اضطراب و ترس از رهاشدگی، و تمرین مهارتهای تنظیم هیجان میتواند به کنترل واکنشهای افراطی کمک کند.
درمانهایی مانند DBT و MBT به افراد یاد میدهند که هیجان را بهجای سرکوب یا فوران، درک و مدیریت کنند. برای خانوادهها نیز یادگیری مفاهیمی مانند «پاسخدهی همدلانه» و «گوش دادن فعال» نقش کلیدی دارد.
- ایجاد حمایت عاطفی بدون قضاوت
احساس امنیت در روابط برای افراد بوردلاین حیاتی است. اگر اطرافیان بتوانند حمایت پایدار و بدون قضاوت ارائه دهند، یعنی گوش دهند بدون اینکه فوراً سرزنش یا نصیحت کنند، به تدریج احساس اعتماد و دلبستگی ایمن در فرد شکل میگیرد.
پذیرش احساسات – حتی احساسات شدید و گاه متناقض – باعث میشود فرد احساس کند «درک میشود»، نه «رد». این تجربه یکی از پایههای اصلی ترمیم سبک دلبستگی ناایمن است.
- ارتباط شفاف و صریح
در روابطی که یکی از طرفین مبتلا به BPD است، ابهام و سکوت میتواند منبع بزرگ اضطراب باشد. بیان نیازها، مرزها و توقعات بهصورت واضح، محترمانه و بدون حمله شخصی، از سوءتفاهم و انفجارهای هیجانی جلوگیری میکند.
استفاده از جملات مبتنی بر “من” (مثل «من احساس ناراحتی میکنم وقتی…») بهجای “تو” (مثل «تو همیشه باعث میشی…») به آرامش گفتگوها کمک زیادی میکند.
- تمرین صبر، همدلی و ثبات رفتاری
رابطه با فردی که هیجاناتش سریع تغییر میکند، میتواند فرساینده باشد. اما اگر اطرافیان درک کنند که بسیاری از رفتارهای ظاهراً ناپایدار، ریشه در ترس از طرد و دلبستگی ناایمن دارند، دیدگاهشان تغییر میکند. در این صورت، به جای واکنش تدافعی یا خشم، میتوانند با آرامش، ثبات و مهربانی پاسخ دهند. همدلی به معنای تأیید رفتار نادرست نیست، بلکه به معنای درک درد پشت رفتار است. همین تفاوت کوچک میتواند جهت رابطه را بهکلی تغییر دهد.
با رعایت این نکات، میتوان کیفیت روابط عاطفی با فرد بوردلاین را بهبود بخشید و مسیر رشد هیجانی و ایجاد روابط سالم را هموارتر کرد.
سوالات متداول
– سبک دلبستگی چیست و چه تاثیری بر روابط افراد بوردلاین دارد؟
سبک دلبستگی الگوی رفتاری و هیجانی ما در روابط صمیمی را نشان میدهد. در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، دلبستگی ناایمن باعث میشود روابط عاشقانه و دوستانه پر از نوسان، ترس از رهاشدگی و واکنشهای هیجانی شدید باشد. شناخت سبک دلبستگی به درک علت ناپایداری رابطه و مدیریت بهتر هیجانات کمک میکند.
– دلبستگی ناایمن چه انواعی دارد و کدام نوع در افراد بوردلاین شایع است؟
دلبستگی ناایمن شامل انواع دوسوگرا، اجتنابی و آشفته است. در افراد با اختلال شخصیت مرزی، دلبستگی دوسوگرا شایعتر است و با ترس از رهاشدگی، نیاز شدید به نزدیکی و واکنشهای متناقض در رابطه همراه است. این الگوها باعث ناپایداری رابطه و استرس هیجانی در روابط عاطفی میشوند.
– چرا افراد بوردلاین در روابط عاشقانه ناپایدار هستند؟
ناپایداری روابط در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ناشی از تضاد درونی بین نیاز به نزدیکی و ترس از صمیمیت است. رفتارهایی مانند وابستگی شدید، قهر ناگهانی و ترس از خیانت، همراه با مکانیسم روانشناختی Splitting، باعث نوسانات هیجانی و ناپایداری رابطه میشوند.
– چگونه درمان اختلال شخصیت مرزی میتواند سبک دلبستگی را بهبود دهد؟
روشهایی مانند درمان مبتنی بر دلبستگی ،DBT وMBT با تمرکز بر ایجاد امنیت روانی و رابطه درمانگر با مراجع، مهارتهای تنظیم هیجان و خودآگاهی را تقویت میکنند. این درمانها به مرور سبک دلبستگی ایمن را در فرد ایجاد میکنند و به کاهش نوسانات روابط و واکنشهای هیجانی شدید کمک میکنند.
– خانواده و شریک عاطفی چگونه میتوانند به فرد مبتلا به شخصیت مرزی کمک کنند؟
حمایت عاطفی بدون قضاوت، آموزش هیجانی و افزایش خودآگاهی در رابطه، از جمله موثرترین راهکارها هستند. این اقدامات باعث کاهش اضطراب، تقویت امنیت روانی و بهبود روابط عاطفی فرد بوردلاین میشوند و مسیر ایجاد روابط پایدار را هموار میکنند.
سخن پایانی
شناخت ارتباط میان اختلال شخصیت مرزی و سبک دلبستگی، کلید فهم رفتارها و نوسانات هیجانی افراد مبتلا است. الگوهای دلبستگی ناایمن، بهویژه دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی، نقش مهمی در ناپایداری رابطه و بروز واکنشهای هیجانی شدید دارند. اما با درمان مناسب، آموزش هیجانی و خودآگاهی در رابطه، میتوان این الگوها را اصلاح و روابط سالم و پایدار ایجاد کرد.
روشهایی مانند درمان مبتنی بر دلبستگی،DBT و MBT، همراه با حمایت عاطفی بدون قضاوت، مسیر ترمیم و رشد هیجانی را هموار میکنند. همچنین، ایجاد رابطه امن بین درمانگر و مراجع، به فرد کمک میکند سبک دلبستگی ایمن را تجربه کند و از چرخه اضطراب و ترس از رهاشدگی خارج شود.
منابع
- Fonagy, P., & Luyten, P. (2016). A multilevel perspective on the development of borderline personality disorder. World Psychiatry, 15(3), 284–295. https://doi.org/10.1002/wps.20312
- Levy, K. N., Ellison, W. D., Scott, L. N., & Bernecker, S. L. (2018). Attachment style. Journal of Clinical Psychology, 74(11), 1936–1957. https://doi.org/10.1002/jclp.22679
این مقاله با استناد به منابع علمی و تأیید دکتر مهدی امینی، دانشیار روانشناسی بالینی و تراپیست اختلالات شخصیت، تدوین شده است.
گاهی فقط یک گفتوگوی درست میتواند مسیر زندگی را عوض کند…
اگر احساس میکنید زمان تغییر فرا رسیده، در هر نقطهای از جهان میتوانید مشاوره و تراپی آنلاین را آغاز کنید.
همین حالا اقدام کنید!


