رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) یکی از درمانهای مبتنی بر شواهد (Evidence-based) بوده و در درمان برخی از اختلالات روانی شدید و مقاوم به درمان مثل اختلال شخصیت مرزی، اختلال مصرف مواد و اختلال خوردن موثر است. در رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT به افراد کمک میشود تا از طریق یادگیری برخی از مهارتها (مانند مهارت ذهن آگاهی، مهارت ارتباط بین فردی، مهارت تنظیم هیجانی و مهارت تحمل پریشانی) وضعیت روانی و آشفتگی ذهنی خود را بهتر مدیریت کنند. همچنین در این نوع تراپی، مراجعین تکنیکها و راهبردهایی را برای شناسایی مشکلات، حل بهتر مسائل، مقابله با رفتارهای افراطی و جایگزین کردن رفتارهای سازگارانه را یاد میگیرند. به منظور آشنایی دقیقتر با رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT، در این مقاله به ذکر جزئیات این روش رواندرمانی پرداخته شده است. با مطالعه مقاله “هر آنچه که در مورد رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) و کاربردهای آن باید بدانید“ شما میتوانید به طور کامل با این روش تراپی آشنا شده و به صورت دقیقتر در مورد مراحل درمان و انتظاراتی که باید از آن داشته باشید، اطلاعات کسب کنید.
رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) چیست؟
رفتاردرمانی دیالکتیکی (Dialectical Behavior Therapy) یا DBT یک روش درمانی موثر و مبتنی بر شواهد است که بر اساس رویکرد درمان شناختی ـ رفتاری (CBT)، در دهه 1990 توسعه یافت. این روش درمانی توسط مارشا لینهان (Marsha M. Linehan) برای افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) یا بوردرلاین ابداع شد. لینهان این درمان را بر پایه تجربه کار بالینی خود با افرادی که دارای علائم شدید اختلال شخصیت مرزی بودند و تجربه خودکشی داشتند، تدوین کرد. به دلیل نتایج اثربخش این رویکرد درمانی، رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT در دو دهه گذشته به عنوان مهمترین و موثرترین روش تراپی یا رواندرمانی برای اختلال شخصیت مرزی (BPD) شناخته شده است. در مقایسه با سایر روشهای رواندرمانی، اثربخشی این درمان بخصوص در افراد مبتلا به شخصیت مرزی که رفتارهای خودآسیبی دارند؛ بسیار بیشتر است. در حال حاضر، علاوه بر درمان اختلال شخصیت مرزی یا بوردرلاین، از رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBTبرای درمان افرادی که اختلالات روانی مزمن و مقاوم به درمان دارند نیز استفاده میشود، مثل پرخوری عصبی، سوء مصرف مواد، اضطراب مرمن و غیره.
مقایسه رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) با درمان شناختی ـ رفتاری (CBT)
بر اساس مطالعات انجام شده در زمینه کاربرد و اثربخشی درمان شناختی ـ رفتاری (CBT)، این درمان جزو درمانهای موثر و با استاندارد بالا (Gold Standard) در درمان اختلالات روانی طبقهبندی میشود. شواهد پژوهشی موجود از اثربخشی درمان شناختی ـ رفتاری (CBT) برای کنترل و بهبود علائم بسیاری از اختلالات روانی حمایت کرده و آن را مداخلهای تایید شده، موثر و کارآمد میدانند. در درمان شناختی ـ رفتاری یا CBT، پیوند بین افکار، احساسات و رفتارها بررسی شده و الگوهای ناسالم شناسایی و جایگزین میشوند. از نظر کاربرد، CBT برای درمان طیف گستردهای از مشکلات سلامت روان و اختلالات روانی، از جمله افسردگی، اضطراب، ADHD، مصرف مواد، پرخوری عصبی و غیره مورد استفاده قرار میگیرد.
در واقع، رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) بر اساس اصول درمان شناختی ـ رفتاری (CBT) شکل گرفته است، اما تاکید اصلی آن بر تکنیکهای تمرکز حواس، تحمل پریشانی و مهارتهای ارتباطی است. تکنیکهای DBT برای درمان اختلال شخصیت مرزی یا بوردرلاین توسعه یافته است و نشان داده شده است که در درمان آن دسته از مراجعینی که با آسیب به خود یا مشکلات تنظیم احساسات سروکار دارند، موثرتر است.
مفاهیم اصلی رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT)
دو مفهوم اصلی و مرتبط با رفتاردرمانی دیالکتیکی عبارتند از الف) دیالکتیک (Dialectics)؛ تشخیص پیچیدگی زندگی و نحوه تأثیرگذاری و تأثیرپذیری افراد از محیط خود، و ب) نظریه زیستی ـ اجتماعی (Biosocial Theory)؛ این ایده که عوامل محیطی و بیولوژیکی هر دو بر فرایند تنظیم احساسات فرد تأثیر میگذارند.
دیالکتیک (Dialectics)
دیالکتیک بر این امر تاکید دارد که واقعیت پیچیده، دائماً در حال تغییر و به هم مرتبط است. هنگامی که تغییر در یک حوزه از زندگی فرد اتفاق میافتد، تأثیرات آن در حوزههای دیگر نیز احساس میشود. همچنین این مفهوم نشان دهنده این واقعیت است که افراد تحت تأثیر محیط خود هستند و بر محیط خود نیز تأثیر میگذارند. دیالکتیک به فرد کمک میکند تا بپذیرد که نیروهای مخالف بخشی از واقعیت هستند و هر کدام جایگاه خود را دارند.
به عنوان مثال، پذیرش و تغییر که در ظاهر متضاد هستند، نقش اصلی را در رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) دارند. دیدگاه دیالکتیکی شامل دیدن مسائل در سایههای خاکستری به جای سیاه و سفید است. برای مثال، اگرچه افراد ممکن است دیدگاههای بسیار متفاوتی در مورد یک رویداد یا موقعیت داشته باشند، اما دیالکتیک پیشفرض میگیرد که هر یک از این دیدگاهها بخشی از حقیقت را در بر داشته باشد – و هیچ دیدگاهی نمیتواند ادعای “حقیقت مطلق” داشته باشد!
نظریه زیستی ـ اجتماعی (Biosocial Theory)
رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) بر این نظریه استوار است که عوامل زیستی و محیط هر دو تأثیرات قابل توجهی بر رشد سیستم عصبی مرکزی دارند، که احساسات را در انسان تنظیم میکند. همچنین، تفاوت در نحوه عملکرد سیستم عصبی مرکزی – به دلیل ژنتیک، رشد جنین، یا قرار گرفتن در معرض ضربه در سنین پایین – ممکن است مدیریت یا تنظیم احساسات شدید را برای برخی افراد دشوارتر کند.
علاوه بر این، فردی که از نظر بیولوژیکی آسیبپذیر است و در محیطی زندگی میکند که واکنشهای عاطفی نامناسب یا اشتباه را دریافت میکند (برای مثال تنبیه میشود یا تحقیر میشود)، این شخص یاد نمیگیرد که چگونه با موفقیت احساسات ناراحت کننده را مدیریت کند. به جای آن، او یاد خواهند گرفت که ابراز احساسات خود را به طور کامل متوقف کنند، و یا احساسات خود را به روشهای افراطی ابراز کند (مانند حملات کلامی، طغیان خشم، خودآزاری و غیره).
رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) مسائل مراجعین را ناشی از رفتارهای ناسازگارانه میبیند. در این رویکرد درمانی عواطف، افکار، احساسات و اعمال به عنوان اجزای رفتار در نظر گرفته میشوند. رفتاردرمانگر دیالکتیکی یا تراپیست DBT بر اساس این دیدگاه عمل میکنند که ناتوانی در مدیریت یا تنظیم احساسات دردناک، اغلب هسته اصلی بسیاری از بیماریهای روانی مانند اختلال شخصیت مرزی، اضطراب، افسردگی، مصرف مواد، اختلالات خوردن و همچنین خودکشی است. بنابراین در فرایند درمان، مراجع و تراپیست بر شناسایی و جایگزینی رفتارهایی که منبع پریشانی هستند با رفتارهای سازگارتر تمرکز میکنند.
اهداف اصلی رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT چیست؟
اهداف درمانی در رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) توسط مراجع در زمان شروع ارتباط با تراپیست تعیین میشود و کاملاً فردی است. مثالهایی از اهداف بالقوه درمان DBT میتواند شامل توقف رفتار آسیب زدن به خود در زمان بروز مشکل در یک رابطه عاطفی، یادگیری نحوه برخورد با خشم بدون توسل به خشونت، یا یادگیری نحوه برخورد با تعارضات در محل کار، باشد.
به طور کلی، هدفهای اصلی DBT شامل افزایش آگاهی، استفاده از مهارتها و یادگیری رفتارهای سازگارانهتر و در زمینههای زیر است:
- پذیرش و تغییر: پذیرش شرایط و اقدام فعال برای تغییر بخش مهمی در رفتاردرمانی دیالکتیکی بوده و مرتبط با دیالکتیک درمان DBT است.
- تنظیم هیجانی: درک و نامگذاری احساسات، تغییر پاسخ به احساسات، مدیریت هیجانات شدید.
- تحمل پریشانی: تحمل واقعیتهای بحران، پذیرش احساسات، پذیرش موقعیتهای ناراحت کننده.
- اثربخشی در روابط بین فردی: ایجاد روابط سالم، نحوه مدیریت موثر تعارض با دیگران.
- کنترل توجه: توانایی تغییر کانون توجه از افکار، احساسات یا موقعیتهایی که پریشانی عاطفی را افزایش میدهند، و در عوض تغییر توجه به مواردی که پریشانی را کاهش داده و یا افکار، احساسات و عواطف مثبت را افزایش میدهند.
- مهارتهای مقابلهای: افزایش استفاده از راهبردهای مقابلهای و حل موثر و سازگارانهتر مسائل.
مقاله پیشنهادی: تراپی چیست و چرا شروع آن برای هر کسی ضروری است؟
رفتاردرمانی دیالکتیکی در درمان چه اختلالاتی موثر است؟
شاید برایتان این سوال پیش آمده که” رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) چه کاربردی داشته و برای درمان چه بیماریهایی موثر است؟”. در پاسخ باید گفت اگرچه DBT برای درمان بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی یا بوردرلاین ـ که در آن فرد مبتلا با مشکلات تنظیم هیجانی، احساس پوچی، مشکلات هویتی، اصرار برای صدمه زدن به خود، اختلال خلقی و سایر علائم دست و پنجه نرم می کند؛ طراحی شد. اما امروزه DBT برای درمان سایر اختلالات و بیماریهای روانی نیز مورد استفاده قرار میگیرد. بخصوص برای اختلالاتی که مقاوم به درمان بوده و مزمن میشوند. طبق تحقیقات انجام شده رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) میتواند برای درمان موارد زیر موثر باشد:
- اختلال شخصیت مرزی یا بوردرلاین
- اختلال شخصیت اجتنابی (AVPD)
- اختلال افسردگی اساسی (شامل افسردگی مقاوم به درمان و افسردگی مزمن)
- اختلال اضطراب فراگیر (GAD)
- اختلال وسواس جبری (OCD)
- اختلالات خوردن (مانند بی اشتهایی عصبی، اختلال پرخوری و پرخوری عصبی)
- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
- اختلال مصرف مواد
- اختلال دوقطبی
- رفتارهای خودآزاری غیرخودکشی
- مدیریت خشم
- بیشفعالی (ADHD)
- رفتار خودکشی
رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) به چه شکلهایی انجام میشود؟
بطور کلی جلسات رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) ترکیبی از جلسات فردی و گروهی است که در ادامه به ذکر جزئیات آن پرداخته میشود:
درمان فردی؛ جلسات درمان انفرادی DBT با یک تراپیست متخصص و آموزش دیده برگزار میشود و در آن مهارتهای رفتاری به بیماران آموزش داده میشود تا بتوانند با چالشهای زندگی شخصی سازگارانهتر برخورد کنند.
گروهدرمانی؛ در جلسات گروهدرمانی DBT به بیماران مهارتهای رفتار اجتماعی در یک محیط گروهی آموزش داده میشود.
کوچینگ تلفنی/آنلاین؛ در کوچینگی که به صورت آنلاین یا تلفنی امکانپذیر است بیماران میتوانند بین جلسات با تراپیست خود در ارتباط باشند. این امر کمک میکند تا مراجع تا راهنماییهای لازم را برای مقابله با شرایط دشواری که در حال حاضر درگیر آن است، دریافت کند.
فرایند رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) چگونه است؟
رفتاردرمانی دیالکتیکی نیز به مانند هر روش تراپی دیگری دارای فرایند مخصوص به خود است. برای آشنایی بیشتر با فرایند DBT در اینجا یک نمای کلی از آنچه در هر مرحله از رفتاردرمانی دیالکتیکی باید انتظار داشته باشید، ارایه شده است. بطور کلی رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) دارای چهار فرایند اصلی پیشارزیابی، درمان فردی، آموزش مهارتها (گروهی یا فردی) و مشاوره است.
پیشارزیابی در DBT
قبل از شروع رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT، تراپیست یک ارزیابی اولیه و جامع انجام میدهد تا در مورد نگرانی های شما بیشتر بداند و مطمئن شود که DBT بهترین روش درمانی برای شما است. درمانگر احتمالاً در مورد ماهیت درمانDBT و آنچه از درمان باید انتظار داشته باشید، بحث خواهد کرد. در این مرحله ممکن است از شما بخواهد تا پرسشنامههای بالینی و شخصیتی مرتبط را تکمیل نیز نمایید.
درمان انفرادی در DBT
جلسات درمانی انفرادی DBT معمولاً هر هفته به مدت 45 تا 60 دقیقه برگزار میشود. در طول این جلسات، تراپیست به شما کمک میکند تا در صورت امکان، برنامهای برای مراقبت از خود در مقابل رفتارهای خود آسیبرسان تدوین کنید. همچنین به شما کمک میشود تا با برخی از تعارضات خود مواجه شده و مهارتهای جدیدی را برای کمک به بهبود علائم یاد بگیرید.
آموزش مهارتها در DBT
آموزش مهارتها چه بصورت فردی و چه به صورت گروهی بخشی جداییناپذیر از رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) هستند. برخلاف انواع دیگر گروهدرمانی، در گروهدرمانی DBT جای اشتراکگذاری تجربیات و دریافت حمایت همتایان، بر یادگیری مهارتها تاکید میشود.
مشاوره در DBT
یکی از موضوعات مهم در فرایند درمان DBT مشاورههای تخصصی است که در زمینه موضوعات مختلف به مراجع داده میشود. بخصوص در زمانی که مراجع در یک چالش و دوراهی گیر میکند وجود چنین مشاورههایی میتواند راهگشا باشد.
4 مرحله درمان در رفتاردرمانی دیالکتیکی
بر اساس رویکرد رفتاردرمانی دیالکتیکی و با توجه به اهداف درمانی که مختص هر مراجع است، درمان به چهار مرحله اصلی تقسیم میشود. این مراحل لزوماً خطی نیستند. طوری که ممکن است گاهی بر اساس شرایط بیمار، درمان به مرحله قبلی برگردند تا اهداف و اقدامات آن مرحله از درمان دوباره بررسی شود.
مرحله 1: تثبیت رفتاری مراجع که شامل تحت کنترل گرفتن رفتارهای مشکلساز و آسیب زننده وی است. بطور کلی، در فرایند درمان DBT کاهش جدیترین و خود تخریبیترین رفتارها اولین هدف درمان است و در ابتدا به آنها پرداخته میشود. رفتار ایمنِ مراجع، مهمترین مؤلفهای است که در این مرحله از درمان به آن پرداخته میشود. بدین منظور، اقداماتی برای جلوگیری از هرگونه خطر قریبالوقوع برای بیمار یا دیگران در پیش گرفته میشود. هر گونه الگوی رفتاری که ممکن است با درمان تداخل داشته باشد نیز در اینجا بررسی شده و در مورد آن بحث میشود.
مرحله 2: در این مرحله، درمان به مسائلی که بر کیفیت زندگی فرد تأثیر میگذارد، مانند اثربخشی بین فردی، مهارتهای تنظیم هیجانی و توانایی تحمل پریشانی تمرکز دارد. در خلال جلسات مرتبط با این مرحله، تجارب آسیبزا بررسی میشوند و افکار، باورها و رفتارهای ناسازگار مورد توجه قرار میگیرند.
مرحله 3: در مرحله سوم به مسائل مربوط به عزت نفس مراجع پرداخته میشود. در این مرحله به مراجع کمک میشود تا اعتماد به نفس خود را بازیابی کرده و برای حرکت در مسیر اهداف شخصی و حل مشکلات زندگی روزمره آماده شود.
مرحله 4: هدف مرحله آخر کار با مراجع در جهت دستیابی به معنا در زندگی و لذت بردن از آن است. در این مرحله، به مراجع کمک میشود تا برای به دست آوردن بیشترین سود از زندگی خود تلاش کند، از جمله یافتن راههایی برای تجربه شادی بیشتر، تقویت روابط خود و پیگیری اهداف جدید در زندگی.
خدمات آنلاین مشاوره اختلال شخصیت
چه مهارتهایی در رفتاردرمانی دیالکتیکی آموزش داده میشود؟
همانگونه که گفته شد یکی از بخشهای اصلی رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT آموزش مهارتهای مرتبط با مدیریت خلق، رفتار، احساسات و روابط است. چهار مهارت اصلی که در DBT آموزش داده میشود شامل مهارت ذهن آگاهی، مهارت تحمل پریشانی، مهارت ارتباط بین فردی و مهارت تنظیم هیجانات است. یادگیری این مهارت ها به شما کمک میکند تا با چالشها و مشکلات زندگی روزمره سازگاری بهتری داشته باشید.
مهارت ذهن آگاهی
مهارت ذهن آگاهی یک بخش اصلی در رفتاردرمانی دیالکتیکی است. این مهارت به عنوان پایهای برای آموزش سایر مهارتها در رفتاردرمانی دیالکتیکی در نظر گرفته میشود. این مهارتها بر آموزش نحوه مشاهده خود و محیط از منظری متفاوت و غیر قضاوتی تاکید دارد؛ یعنی مشاهده خود و محیط خود به شیوهای عینی و توصیف آنچه در داخل و خارج از بدن خود میافتد. در واقع، ذهن آگاهی یکی از ایدههای اصلی در پشت سایر عناصر DBT است. زیرا به افراد کمک میکند تا احساسات قدرتمندی که هنگام به چالش کشیدن عادات یا قرار گرفتن در معرض موقعیتهای ناراحت کننده احساس میکنند را، بپذیرند و تحمل کنند.
مهارت تحمل پریشانی
مفهوم تحمل پریشانی از روشها و تکنیکهای مورد استفاده در درمانهای مراجع ـ محور، روان پویشی، روانکاوانه، درمان گشتالتی و غیره ناشی میشود. تحمل پریشانی به این معناست که یاد بگیریم ناراحتی هیجانی را به شکل درست و بدون توسل به واکنشهای ناسازگارانه تحمل کنیم. بدین منظور، درمانگر DBT به فرد کمک میکند تا با شناسایی صحیح احساسات و انتخاب رفتارهای سازگارانهتر، واکنش مناسبی در شرایط بحرانی نشان دهد. این مهارت باعث میشود تا از بروز بسیاری از رفتارهای مخرب و آسیبزننده جلوگیری شود. برخی از تکنیکهای مرتبط با مهارت تحمل پریشانی شامل آموزش حواسپرتی عمدی، خود آرامسازی، و پذیرش رادیکال و غیره است.
مهارت ارتباط بین فردی
با توجه به اینکه عدم مدیریت هیجانات میتواند مشکلات زیادی در روابط بین فردی ایجاد کند، آموزش مهارت بین فردی یکی از اهداف اصلی رفتاردرمانی دیالکتیکی است. برای بهبود روابط بین فردی به مراجعین مهارتهای اجتماعی و ارتباطی چون ارتباط موثر، قاطعیت و حل تعارض آموزش داده میشود. یادگیری مهارت بین فردی به فرد این امکان را میدهد تا به طور مؤثرتری در روابط اجتماعی و بین فردی ظاهر شود. بطور کلی، در آموزش مهارت بین فردی در DBT بر سه موضوع احترام به خود، رفتار احترامآمیز با دیگران و قاطعیت تاکید میشود. در واقع روابط بین فردی سالم، ناشی از ایجاد تعادل بین نیازهای دیگران با نیازهای خود، و در عین حال حفظ احترام به خود است.
مهارت تنظیم هیجانی
آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی در رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT مبتنی بر این فرضیه است که احساسات شدید پاسخهای شرطی و آموخته شده هستند. این احساسات به مرور زمان و بر اساس تجربیات دردسرساز فرد شکل گرفتهاند. بنابراین لازم است تا در فرایند درمان این پاسخهای شرطی ناکارامد تغییر یابند. آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی به استفاده از انواع استراتژیهای شناختی و رفتاری متمرکز است. یادگیری این تکنیکها میتواند به کاهش پریشانی ناشی از احساسات منفی و افزایش تجربه هیجانهای مثبت منجر شود. بطور کلی آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی را میتوان در چهار بخش درک و نامگذاری احساسات و هیجانها، تغییر احساسات ناخواسته، کاهش آسیبپذیری به احساسات، و مدیریت شرایط بحرانی طبقه بندی کرد.
پس از شروع رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) چه تغییراتی در شما ایجاد میشود؟
در رفتار درمانی دیالکتیکی یا DBT، تراپیست سعی میکند تا تضادی که در ظاهر بین پذیرش خود و تغییر وجود دارد را حل کند. در واقع تراپیست DBT به فرد کمک میکند خودش را با تمام نقصهایش بپذیرد و به احساسات و عواطفی که در لحظه تجربه میکند توجه کرده و آنها را بپذیرد.
در فرآیند انجام این درمان، درمانگر تجربیات فرد را تأیید میکند و فرد متوجه میشود، کاری که انجام داده هرچند بهترین انتخاب ممکن نبوده ولی به اقتضای شرایطی بوده که در آن قرار داشته است.
6 تغییر زیر معمولاً تغییراتی هستند که در فرآیند درمان با روش رفتاردرمانی دیالکتیکی اتفاق میافتند:
- پذیرش و تغییر: شما راهبردهایی را یاد میگیرید که به شما کمک میکند شرایط زندگی و احساسات و عواطف خودتان را بپذیرید و تحمل کنید. همچنین شما مهارتهایی را کسب میکنید که باعث میشوند تغییرات مثبتی در رفتارها و تعاملتان با دیگران ایجاد کنید.
- تغییرات رفتاری: شما یاد میگیرید الگوهای رفتاری مخرب خود را شناسایی و تحلیل کرده و رفتارهای مناسبتری را جایگزین آنها کنید.
- تغییرات شناختی: طی فرآیند درمان DBT، به مرور بر روی تغییر و اصلاح افکار و باورهایی که مؤثر و مفید نیستند، تمرکز میشود. این امر باعث میشود تا بسیاری از باورهای ناکارآمد و سوگیریهای شناختی در شما اصلاح شود.
- همکاری و مشارکت: شما در رفتاردرمانی دیالکتیکی یاد میگیرید تعاملات اجتماعی خود را بهبود ببخشید و با کار گروهی و روحیهی تیمی آشنا شوید.
- حمایت:شما توسط تراپیست و یا سایر اعضای تیم درمان، با نقاط قوت و توانمندیهای خود آشنا شده و تشویق میشوید تا آنها را تقویت کرده و به کار بگیرید.
طول مدت رفتاردرمانی دیالکتیکی چقدر است؟
مدت زمان لازم برای رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT معمولاً شش ماه تا یک سال است. با این حال، هر مراجعی منحصر به فرد بوده و ممکن است این مدت زمان متفاوت باشد. بطور کلی، طول مدت انجام رفتاردرمانی دیالکتیکی به عواملی چون شدت بیماری، تعداد اختلالات روانی موجود در فرد، مزمن مسائل بستگی دارد. در افراد مبتلا به اختلالات شخصیت مثل اختلال شخصیت مرزی یا بوردرلاین، درمان ممکن است طولانیتر هم باشد. بسیاری از درمانگران معتقدند که درمان اختلال شخصیت مرزی (BPD)، ممکن است چندین سال طول بکشد.
مزیتهای رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) چیست؟
در فرایند رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT، درمانگر و مراجع تلاش میکنند تا تضاد ظاهری بین پذیرش خود و تغییر را حل کنند. این امر باعث تغییرات بسیار مثبتی در فرد میشود. اعتبار بخشیدن به افکار، احساسات و رفتارهای مراجع توسط تراپیست، احتمال همکاری در درمان را بیشتر میکند. این امر باعث میشود که ذهن مراجع با ایده تغییر احساس راحتی بیشتری پیدا کند.
تحقیقات صورت گرفته مزیتهای چندگانهای را در درمان DBT ذکر کردهاند که در ادامه به خلاصهای از آنها اشاره شده است:
- موجب کاهش محسوس خودآزاری و رفتارهای آسیب به خود میشود.
- به مراجعین کمک میکند تا به طور سازگارانهتری با چالشهای زندگی روبرو شوند.
- روابط بین فردی را بهبود میبخشد.
- رفتاردرمانی دیالکتیکی میتواند موجب کاهش مصرف مواد شود.
- علائم و شدت افسردگی را کاهش میدهد.
- مهارتهای مقابله سازگارانه را در فرد افزایش میدهد.
- موجب بهبود کیفیت زندگی فرد بیمار میشود.
معایب رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) چیست؟
بطور کلی، رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT یک درمان ایمن، مؤثر و تایید شده است، اما ممکن است به مانند بسیاری از درمانها معایبی هم داشته باشد. برخی از معایبی که مراجعین در مورد آن مطرح میکنند شامل موارد زیر است:
- درمان DBT معمولاً زمانبر و نسبتاً طولانی است و میتواند پرهزینه باشد.
- با توجه به ماهیت اختلالاتی که هدف درمان DBT هستند ممکن است نرخ ریزش بیماران و عدم ماندگاری در درمان بالا باشد.
- تجربه احساسات مربوط به گذشته در فرایند درمان، ممکن است برای برخی مراجعین کمی آزارنده باشد.
آیا رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) موثر است؟
همانگونه که گفته شد، امروزه رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT به عنوان یکی از درمانهای موثر و مبتنی بر شواهد محسوب میشود. این روش درمانی علاوه بر آنکه یک روش تایید شده برای درمان اختلال شخصیت مرزی یا بوردرلاین است، برای درمان بسیاری از اختلالات روانی دیگر نیز موثر بوده است. تحقیقات مختلف نشان داده است که DBT برای افرادی که دارای علائم اختلال شخصیت مرزی (BPD)، رفتارهای خودکشی و موارد مشابه بودهاند، موثر است. همچنین در مطالعات گوناگون اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی در درمان رفتارهای خودکشی/ خودآزاری، اختلالات خوردن، علائم افسردگی ، اضطراب مزمن و مصرف مواد تایید شده است.
چگونه یک تراپیست DBT خوب پیدا کنیم؟
برای اینکه یک روش درمانی اثربخش باشد، آشنایی کامل تراپیست با آن ضروری است. همانگونه که گفته شد رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT یک درمان موثر برای برخی از اختلالات روانی و بالینی است. لذا کسی که به عنوان تراپیست DBT فعالیت میکند بهتر است ترجیحاً دارای مدرک روانشناسی بالینی باشد. معمولاً روانشناسان بالینی آموزشهای تخصصی لازم در زمینه تشخیص و درمان اختلالات روانی را میبینند. این روانشناسان بر اساس دانش مربوط به علائم و نشانههای اختلالات روانی، ماهیت مشکلات را به خوبی شناخته و میتوانند طرح درمانی مناسب برای هر بیمار در نظر بگیرند. داشتن گواهینامه شرکت در دورههای رفتاردرمانی دیالکتیکی، داشتن مجوز ارایه خدمات رواندرمانی از سازمان نظام روانشناسی، حوزه کاری تخصصی در اختلال شخصیت و کاربرد DBT در درمان میتوانند تا حدود زیادی نشان دهنده این باشند که تراپیست شما میتواند یک تراپیست DBT باشد. در این زمینه مطالعه نظرات مراجعین دیگر یا حتی پرسش مستقیم از درمانگر در خصوص رویکرد درمانی وی نیز میتواند کمک کننده باشد.
برای اطمینان از اینکه آیا تراپیست شما با رویکرد رفتاردرمانی دیالکتیکی آشنایی دارد و برای درمان از آن استفاده خواهد کرد، پرسیدن سوالات زیر میتواند کمک کننده باشد:
- سوابق تحصیلی شما چیست؟ آیا دارای مجوز مشاوره و رواندرمانی از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره هستید؟
- چه دورههای آموزشی مرتبط با DBT را گذراندهاید؟
- رفتاردرمانی دیالکتیکی که ارایه میدهید بصورت فردی است یا گروهی؟
- آیا در فرایند تراپی فقط از درمان DBT استفاده میکنید یا کاربرد سایر رویکردهای درمانی نیز مد نظر شما هستند؟ اگر چنین است، از چه روشهای درمانی دیگری استفاده میکنید؟
پرسیدن چنین سوالاتی تا حد زیادی میتواند خیال شما را در فرایند درمان و انتخاب تراپیست DBT خوب راحت کند. اگر هر سوالی در رابطه با درمان و تراپپیست DBT داشتید، خجالت نکشید و با خیال راحت آنها را با تراپیست خود درمیان بگذارید. این امر باعث راحتی بیشتر و تعامل بهتر شما با تراپیست خواهد شد.
آیا رفتاردرمانی دیالکتیکی میتواند به صورت آنلاین انجام شود؟
به طور کلی، مطالعات نشان میدهد که رفتاردرمانی دیالکتیکی آنلاین، به اندازه درمان حضوری موثر است. درمان DBT آنلاین اغلب به راحتی در دسترس بوده و بسیاری از مراجعین آن را راحتتر و مقرون به صرفهتر میدانند. در رفتاردرمانی دیالکتیکی آنلاین کلیه قواعد محرمانه بودن، دسترسی و مشارکت فعال در درما و رعایت چارچوبهای علمی درمان مد نظر است و به خوبی قابل اجراست.
در اولین جلسه رفتاردرمانی دیالکتیکی چه انتظاری باید داشته باشیم؟
اولین جلسات درمان جزء مهمترین جلسات محسوب میشود. در طول اولین جلسه DBT، شما و تراپیست برای شناسایی اهداف چند جلسه اول با هم کار خواهید کرد. درمانگر شما همچنین درباره سابقه شما میپرسد (مخصوصاً در مورد رفتارهای پرخطر مانند خود آسیبی و اقدام به خودکشی، زیرا باید ابتدا به این موارد پرداخته شود).
در این جلسه سعی خواهد شد به اهداف درمان و اطلاعات مورد نیاز در مورد آن پرداخته شود. این امر باعث میشود تا مراجعین بدانند که چه انتظاری از درمان باید داشته باشند. یکی از اهداف جلسات اول درمان DBT، ارائه اطلاعاتی در جهت کاهش آشفتگی مراجع و کم کردن ناراحتی روانی وی است.
انواع اطلاعاتی که معمولاً در اولین قرار مورد بررسی قرار میگیرند عبارتند از:
- پرداختن به نقش تراپیست و مراجع/ بیمار
- صحبت در مورد محرمانه بودن و حدود آن
- پرداختن به ساختار جلسات DBT
- صحبت در مورد تعداد و طول جلسات مورد نیاز
- بحث در مورد مدت درمان
- پرداختن به هزینه جلسات و قوانین از دست رفته یا لغو شده
- صحبت در مورد حمایت در شرایط بحرانی
سخن پایانی
رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT یک روش درمانی نسبتاً جدید، اثربخش و با قابلیتهای منحصر به فرد است که در درمان بسیاری از اختلالات روانی مورد استفاده قرار میگیرد. این روش درمانی با تمرکز اصلی بر درمان اختلال شخصیت مرزی یا بوردرلاین ایجاد شده، اما به مرور اثربخشی آن برای طیف گستردهای از اختلالات روانی تایید شد. رفتاردرمانی دیالکتیکی با کاربرد تکنیکهای منحصر به فرد، میتواند مشکلات شدید خودآسیبی مثل خودکشی و خودزنی را به خوبی کنترل میکند. در این روش درمانی امکان برگزاری جلسات فردی و گروهی به خوبی فراهم کرده است. برای بیمارانی که دارای رفتارهای خودآسیبرسان شدید هستند حضور همزمان در جلسات فردی و گروهی توصیه میشود. برای سایر بیماران درمان فردی میتواند به خوبی کمک کننده باشد. در جلسات معمول درمان DBT از مراجع خواسته میشود تا تمریناتی را در خارج از جلسات درمان و در منزل انجام دهد. این امر باعث سریعتر شدن فرایند بهبودی علائم و نشانهها میشود.
سوالات متداول
– آیا هر درمانگری میتواند رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT را انجام دهد؟
خیر ـ به طور کلی، رفتاردرمانی دیالکتیکی روش درمانی است که پیچیدگیهای خاص خودش را دارد و انجام دقیق و صحیح آن باید به عهدهی یک تراپیست متخصص و کارآزموده باشد. پس بهتر است برای درمان DBT نزد درمانگری مراجعه کنید که با این روش به خوبی آشنایی داشته باشد یا حوزه کاری وی درمان اختلالات شخصیت باشد.
– منظور از کوچینگ بحران در خارج از جلسات DBT چیست؟
همانگونه که گفته شد، یکی از کاربردهای رفتاردرمانی دیالکتیکی درمان مراجعینی است که آشفتگی شدید و رفتارهای خود آسیبرسان دارند. کوچینگ بحران در خارج از جلسات DBT، در واقع ارتباط با مراجع در خارج از جلسات رسمی تراپی است. این امر به مراجع کمک میکند تا در شرایط چالشبرانگیز بر اساس قوانین از پیش تعیین شده، بصورت آنلاین یا تلفنی با تراپیست خود در ارتباط باشد. در این تماسها مرزهای درمان رعایت شده و معمولاً چنین ارتباطی در ساعات توافق شده و برای مدت کوتاهی انجام میشود.
– طول دوره رفتار درمانی دیالکتیکی یا DBT چقدر است؟
طول مدت درمان DBT بسته به نیاز مراجع میتواند متفاوت باشد. با این حال، یک دوره درمان 6 تا 12 ماه برای اکثر مراجعین کافی است. ممکن است برای برخی از مراجعین، فقط مرحله اول درمان چندین ماه طول بکشد، در حالی که برخی دیگر ممکن است مراحل درمان را با سرعت بیشتری طی کنند. حتی پس از اتمام درمان نیز ممکن است مراجع با مشکلاتی روبرو شود، در چنین مواقعی نیاز به طی شدن همه مراحل درمان نیست و فقط نیاز به چند جلسه درمان خواهد بود. در مراجعینی که از چندین مشکل همزمان مثل افسردگی، اضطراب و بوردرلاین رنج میبرند فرایند درمان ممکن است طولانی باشد.
– آیا رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT آنلاین موثر است؟
باید گفت به مانند بسیاری از درمانهای دیگر که به شکل آنلاین انجام میشوند، درمان DBT هم میتواند به شکل آنلاین انجام شود و اثربخشی آن هم به خوبی تایید شده است.
– آیا درمان DBT انفرادی، بدون انجام گروهدرمانی موثر است؟
اگرچه ترکیب درمان فردی و گروهی در DBT مد نظر بوده و برای درمان موارد شدید اختلال شخصیت مرزی ضروری است، اما بسیاری از پژوهشگران اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی انفرادی را نیز تایید کردهاند. طبق مطالعات انجام شده، رفتاردرمانی دیالکتیکی انفرادی میتواند برای درمان بسیاری از اختلالات روانی مثل اختلال خوردن، اختلال مصرف مواد و اختلال افسردگی مزمن موثر باشد.